لحظه خداحافظی تو سینه ام فشردمت
اشک چشمام جاری شد دست خدا سپردمت
دل من راضی نبود به این جدایی نازنین
گفتی به من غصه نخور میرم و برمیگردم
گفتی تو هم مثل خودم غمگینی از جدایی
گفتی تا چشم هم بزنی میرم و بر میگردم
چشمونم مونده به در کی برمیگردی
غمگین تر از همیشه به انتظار نشستم
پنجره امیدم رو هنوز به روم نبستم
اما چرا عزیزدل هرگز تو رو ندیدم